Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

Channel Details

Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

Tarikh Be Revayat e Movarekh | پادکست تاریخ به روایت مورخ

Creator: PersianBMS

در فصل دوم این برنامه که به مناسبت دویستمین سال تولد حضرت باب به صورت نمایش رادیویی تهیه شده ماندانا دختر ایرانی، تاریخ نبیل را که از دوست بهائیش ترنم گرفته مطالعه می‌کند. دوباره نبیل زرندی خود تاریخش را روایت می‌کند.

FA Iran Arts & Culture

Recent Episodes

92 episodes
فصل ۲ - قسمت ۳۴ - با هم بیندیشیم (بخش پایانی)

فصل ۲ - قسمت ۳۴ - با هم بیندیشیم (بخش پایانی)

ماندانا: من همیشه فکر می کردم وقتی حضرت قائم ظهور کنه، یه نور زیادی آسمون و زمین رو روشن می کنه و کلی اتفاقای عجیب می افته
ترنم: اومدن یه مربی...

2020-04-26 12:30:00 1203
فصل ۲ - قسمت ۳۳ - عشقی تا همیشه تاریخ

فصل ۲ - قسمت ۳۳ - عشقی تا همیشه تاریخ

ماندانا: همه اش دارم درباره شهادت حضرت باب فکر می کنم، شهادت حضرت باب و انیس عاشق و وفادارشون محمد علی زنوزی. چه عشق صاف و قشنگ و بی نظیر و عمیقی داشت...

2020-04-12 12:30:00 1145
فصل ۲ - قسمت ۳۲ - آن روز که سیاهی تبریز را فرا گرفت

فصل ۲ - قسمت ۳۲ - آن روز که سیاهی تبریز را فرا گرفت

نبیل: سام خان گفت من مسیحی هستم و دشمنی با شما ندارم. شما را به خداوندی که شریکی ندارد قسم می دهم که اگر حقی در نزد شما هست، کاری بکنید که من دخالتی د...

2020-04-05 12:30:00 1206
فصل ۲ - قسمت ۳۱ - آخرین بازگشت به تبریز

فصل ۲ - قسمت ۳۱ - آخرین بازگشت به تبریز

نبیل: امیر کبیر خیال می کرد که اگر قوه محرکه این نهضت، یعنی حضرت باب ازمیان برود، این آتش خاموش می شود.
برای همین مشاورین خود را دعوت کرد و ای...

2020-03-29 12:30:00 1342
فصل ۲ - قسمت۳۰ - زینب دختری از نسل شجاعان تاریخ ایران

فصل ۲ - قسمت۳۰ - زینب دختری از نسل شجاعان تاریخ ایران

نبیل: داستان رستم علی را نشنیده ای؟
ماندانا: رستم علی؟ نه. هیچ وقت برام نگفتین.
نبیل: در بین زنانی که در قلعه زنجان بودند، دختری بود ب...

2020-03-15 13:30:00 1237
فصل ۲ - قسمت ۲۹ - در حصار قلعه‌ها

فصل ۲ - قسمت ۲۹ - در حصار قلعه‌ها

ترنم: حضرت باب فرموده بودن که ملاحسین عمامه سبز برسر بذاره و همراه با یارانش با بلند کردن پرچم های سیاه به مازندران بره.
ماندانا: این پرچم ه...

2020-03-08 13:30:00 1203
فصل ۲ - قسمت ۲۸ - گزارش یک پزشک انگلیسی

فصل ۲ - قسمت ۲۸ - گزارش یک پزشک انگلیسی

ماندانا: با خودم فکر می کنم من ملاحسین رو بیشتر از همه دوست دارم، اما این محمد علی زنوزی هم که در هنگام مرگ انیس حضرت باب می شه ، به نظرم قهرمان دوست...

2020-03-01 12:30:00 1170
فصل ۲ - قسمت ۲۷ - محاکمه در تبریز

فصل ۲ - قسمت ۲۷ - محاکمه در تبریز

ماندانا: در تبریز برای حضرت باب جایی در نظر گرفتن که خیلی دور از شهر بود، به این امید که ازاشتیاق مردم برای دیدن حضرت باب کم کنن.
روزی که حضر...

2020-02-23 12:30:00 1276
فصل ۲ - قسمت ۲۶ - یک پارچه آتش

فصل ۲ - قسمت ۲۶ - یک پارچه آتش

ترنم: چی شد که حاجی میرزا آغاسی از فرستادن حضرت باب به چهریق پشیمون شد و هنوز سه ماه نشده، دوباره یه فرمان دیگه داد و گفت حضرت باب رو به تبریز ببرن؟ <...

2020-02-16 12:30:00 1207
فصل ۲ - قسمت ۲۵ - قلعه‌ای آن قدر دور و آن قدر نزدیک

فصل ۲ - قسمت ۲۵ - قلعه‌ای آن قدر دور و آن قدر نزدیک

نبیل: هنوز ملاحسین به تبریز نرسیده بود که شنید حضرت باب را به قلعه چهریق منتقل کرده اند. وقت خداحافظی حضرت باب به ملاحسین فرموده بودند:
تو از خ...

2020-02-09 12:30:00 1273
فصل ۲ - قسمت ۲۴ - طاهره، قره العین

فصل ۲ - قسمت ۲۴ - طاهره، قره العین

ماندانا: حالا می فهمم که چرا هنوز بعد از گذشت نزدیک به ۲۰۰ سال نام و خاطره طاهره در ذهن مردم ایران زنده ست
به نظرم طاهره مثل یه ستاره دنباله دا...

2020-02-02 12:30:00 1330
فصل ۲ - قسمت ۲۳ - یک پارچه آتش

فصل ۲ - قسمت ۲۳ - یک پارچه آتش

ترنم: طاهره از طریق پسر خاله اش، ملا جواد برغانی با عقاید شیخیه آشنا می شه و کتاب های سید کاظم و شیخ احمد رو می خونه و عقایدشون رو می پذیره و حتی رسا...

2020-01-26 12:30:00 1189
فصل ۲ - قسمت ۲۲ - بانویی که سنت‌ها را در هم شکست

فصل ۲ - قسمت ۲۲ - بانویی که سنت‌ها را در هم شکست

ترنم: من یه چیزی خوندم که می دونم خیلی دوست داری برات تعریف کنم، برای همین هم کلی یادداشت برداشتم که چیزی یادم نره.
ماندانا: خوب بگو چی خوندی....

2020-01-19 12:30:00 1189
فصل ۲ - قسمت ۲۱ – قلعه‌ای دور بر فراز کوه‌های بلند

فصل ۲ - قسمت ۲۱ – قلعه‌ای دور بر فراز کوه‌های بلند

ترنم : از میانه حضرت باب رو به میلان می برن و یه مدت کوتاهی هم اونجا اقامت می کنن.
ماندانا : (با تعجب زیاد) میلان؟!!! میلان مگه تو ایتالیا نیست...

2020-01-13 13:30:00 1249
فصل ۲ - قسمت ۲۰ - گوهر یگانه‌ای که در تبریز بود

فصل ۲ - قسمت ۲۰ - گوهر یگانه‌ای که در تبریز بود

نبیل: . . . اما در این میان جوانی بی اختیار از صف سربازان عبور کرد و با وجود موانع شدیدی که وجود داشت، با پای برهنه در جاده شروع به دویدن کرد. نیم فرس...

2020-01-05 12:30:00 1223
فصل ۲ - قسمت ۱۹ - آن شب اسرارآمیز در روستای کلین

فصل ۲ - قسمت ۱۹ - آن شب اسرارآمیز در روستای کلین

ماندانا: ترنم روستاهای قم و قمرود و کنارگرد رو تعریف کرد، تا رسیدیم به روستای کلین
نبیل: این را هم تعریف کردند که ملا مهدی کندی و ملا مهدی خو...

2019-12-29 12:30:00 1242
فصل ۲ - قسمت ۱۸ - کاشان و قم

فصل ۲ - قسمت ۱۸ - کاشان و قم

نبیل: گرگین خان محمد بیک چاپارچی را مامور کرد و به او سفارش کرد که:
مراقب باش هیچ کس باب را نشناسد، حتی سوارانی که با تو هستند نباید بدانند که...

2019-12-22 12:30:00 1276
فصل ۲ - قسمت ۱۷ - رجل نیک نامی که رویاهای شیرینی داشت

فصل ۲ - قسمت ۱۷ - رجل نیک نامی که رویاهای شیرینی داشت

ترنم: خوب تو دیشب به کجا رسیدی؟
ماندانا: دیشب جناب نبیل تعریف کردن که چطور حضرت باب به اصفهان رفتن و مردم اصفهان چه استقبال خوبی از ایشون کردن...

2019-12-15 12:30:00 1183
فصل ۲ - قسمت ۱۶ - میهمان‌نوازی مردم اصفهان

فصل ۲ - قسمت ۱۶ - میهمان‌نوازی مردم اصفهان

ماندانا: پس حالا بعدش رو بگین. گفتین که حضرت باب از منزل عبدالحمید خان داروغه مستقیما به اصفهان رفتن و مادر و همسرشون رو دیگه ندیدن
نبیل: بله،...

2019-12-08 12:30:00 1247
فصل ۲ - قسمت ۱۵ - بلای ناگهانی

فصل ۲ - قسمت ۱۵ - بلای ناگهانی

نبیل: آن نوروز حضرت باب همه املاک و دارایی خود را به نام همسر و مادر خود کردند و در وصیت نامه خود هم منزل و بقیه دارایی های خودشان را به مادر و همسرشا...

2019-12-01 12:30:00 1315
فصل ۲ - قسمت ۱۴ - مجتهدی که گوهرشناس بود

فصل ۲ - قسمت ۱۴ - مجتهدی که گوهرشناس بود

ماندانا: حالا چطور شد جناب حجت با این همه کبکبه و دبدبه ای که داشت، ایمان آورد؟
ترنم: به نظر من به خاطر این که واقعا مجتهد کاملی بود. وقتی خبر...

2019-11-24 12:30:00 1205
فصل ۲ - قسمت ۱۳ - سید یحیی دارابی و تردیدهایش

فصل ۲ - قسمت ۱۳ - سید یحیی دارابی و تردیدهایش

نبیل: سلطان ایران در آن زمان محمد شاه بود و برای تحقیق در امر حضرت باب، سید یحیی دارابی را که از دانشمندان زمان خود بود به شیراز فرستاد تا از حقیقت م...

2019-11-17 13:30:00 1367
فصل ۲ - قسمت ۱۲ - کسانی که ایمان آوردند

فصل ۲ - قسمت ۱۲ - کسانی که ایمان آوردند

نبیل: شخص دیگری که در آن روز ایمان آورد، حاجی محمد بساط بود که از پیروان شیخ احمد و سید کاظم رشتی بود و آدم شوخی بود
این شخص نماز جمعه اش هیچ...

2019-11-10 13:30:00 1352
فصل ۲ - قسمت ۱۱ - در مسجد وکیل شیراز

فصل ۲ - قسمت ۱۱ - در مسجد وکیل شیراز

ترنم: امام جمعه شیراز نامه ای به دائی بزرگ حضرت باب می نویسه و ازایشون می خواد که روز جمعه حضرت باب رو به مسجد وکیل بیارن تا یه صحبت هائی بکنن که علما...

2019-11-04 01:00:00 1109
فصل ۲ - قسمت ۱۰ - دستگیری حضرت باب

فصل ۲ - قسمت ۱۰ - دستگیری حضرت باب

نبیل: به حسین خان گفتند : «حالا ملا صادق خراسانی پیرو این دین شده و بدون هیچ ترس و واهمه ای مردم را به دین باب دعوت می کند و پیروی از او را از واجبا...

2019-10-21 01:05:00 998
فصل ۲ - قسمت ۹ – مراسم حج

فصل ۲ - قسمت ۹ – مراسم حج

ترنم: سفر از بوشهر تا جده در عربستان یک ماه طول می کشه که با توجه به توفان‌های شدید و جمعیت زیاد داخل کشتی و دعوای حاجی ها با هم خیلی سفر سختی بوده.

2019-10-14 01:00:00 1342
فصل ۲ - قسمت ۸ – عشق و وفاداری

فصل ۲ - قسمت ۸ – عشق و وفاداری

نبیل: وقتی حضرت باب به جدّه رسیدند، احرام پوشیدند و بر شتر سوار شده به جانب مکّه حرکت کردند. جناب قدّوس پیاده راه می پیمود و هرچه آن حضرت فرمودند که س...

2019-10-06 20:00:00 1426
فصل 2 - قسمت ۷ – سفرهای ملاعلی بسطامی و ملاحسین بشرویه‌ای

فصل 2 - قسمت ۷ – سفرهای ملاعلی بسطامی و ملاحسین بشرویه‌ای

ماندانا : ترنم تو اون کتابی که تو داری درباره ی حضرت باب می خونی…
ترنم : کتاب دکتر محمد حسینی.
ماندانا : آره، تو همون کتاب درباره ی ملاع...

2019-09-29 20:00:00 1254
فصل ۲ - قسمت ۶ – ازدواج و فرزند حضرت باب

فصل ۲ - قسمت ۶ – ازدواج و فرزند حضرت باب

ماندانا : جناب نبیل زیاد توضیح ندادن. همین گفتن که حضرت باب ازدواج کردن. حالا توضیحش رو تو بده.
ترنم : خوب. اسم همسر حضرت باب خدیجه سلطان بیگم...

2019-09-22 20:00:00 1281
فصل ۲ - قسمت ۵ – تجارت و عبادت

فصل ۲ - قسمت ۵ – تجارت و عبادت

ماندانا : این که می گی تو بازار وکیل کار می کردن، اما مگه تو بوشهر تجارت نمی کردن؟ تو تاریخ نبیل نوشته بوشهر؟
ترنم : درسته، اولش تو شیراز بودن....

2019-09-15 20:00:00 1245
فصل ۲ - قسمت ۴ – هفده نفر دیگر

فصل ۲ - قسمت ۴ – هفده نفر دیگر

نبیل : حضرت باب به ملاحسین فرمودند : « شما اولین کسی هستید که به من مؤمن شده اید من باب الله هستم و شما باب الباب.»
ماندانا : یعنی من دری به سو...

2019-09-08 20:00:00 1299
فصل ۲ - قسمت ۳ – بشارت به ظهور در شرق

فصل ۲ - قسمت ۳ – بشارت به ظهور در شرق

ماندانا : جالبه که خیلی از این مبشّرین خودشون ظهور حضرت باب رو نمی بینن.
ترنم : آره دیگه. حاج ملّا اسکندر خوئی و حاج ملّا علی اکبر مراغه ای هم...

2019-09-01 20:00:00 1237
فصل ۲ - قسمت ۲ – بشارت‌دهندگان به ظهور حضرت باب

فصل ۲ - قسمت ۲ – بشارت‌دهندگان به ظهور حضرت باب

ماندانا : خوب بگو، تعریف کن. گفتی به غیر از شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی کسای دیگه ای هم بودن که به نزدیک بودن ظهور موعود بشارت می دادن، تو خیلی از...

2019-08-25 20:00:00 1213
فصل 2 - قسمت ۱ – یک کتاب تازه

فصل 2 - قسمت ۱ – یک کتاب تازه

ماندانا: یه وقت این تاریخ رو با بقیه ی تاریخ ها مقایسه نکنی. این یه تاریخ استثنائیه. مال یه دوره ی استثنائی از تاریخ ایران. یه دوره ی خیلی درخشان و پر...

2019-08-18 20:00:00 1260
فصل 1 - قسمت ۵۸ – چرا تاریخ می‌خوانیم؟ (بخش 2)

فصل 1 - قسمت ۵۸ – چرا تاریخ می‌خوانیم؟ (بخش 2)

ماندانا: حالا دیدی تاریخ چیه؟ چی کار می کنه با آدم؟ حالا می فهمی چرا من اینقدر دوست دارم تاریخ بخونم؟! چون باعث می شه یه حس بهتری از ایرانی بودن خودم...

2018-03-18 14:30:00 911
فصل 1 - قسمت ۵۷ – چرا تاریخ می‌خوانیم؟ (بخش 1)

فصل 1 - قسمت ۵۷ – چرا تاریخ می‌خوانیم؟ (بخش 1)

ترنم: …امّا من زیاد تاریخ مدرسه رو دوست ندارم. به خاطر اینه که از چیزائی میگه که دوست ندارم، از کشت و کشتار و وحشی گری و قدرت طلبی و جنایت و شکست و سر...

2018-03-04 13:30:00 831
فصل 1 - قسمت ۵۶ – عاشقی که هجران را تاب نیاورد

فصل 1 - قسمت ۵۶ – عاشقی که هجران را تاب نیاورد

نبیل : زمستان سردی بود. جاده ها پوشیده از برف. کاروان ما در جایی که یک متر برف آمده بود از پیش رفتن باز ماند و به منزل و ایستگاه قبلی خود برگشت. اما م...

2018-02-25 13:30:00 1099
فصل 1 - قسمت ۵۵ – نبیل، عاشق شوریده

فصل 1 - قسمت ۵۵ – نبیل، عاشق شوریده

نبیل: من درسال ۱۸۳۱میلادی در زرند ساوه به دنیا آمدم. اسم من محمد است. ۹ ساله بودم که در مکتب، قرآن را تمام کردم
پدرم که مردی دیندار و پرهیزگار...

2018-02-18 13:30:00 1035
فصل 1 - قسمت ۵۴ – وصیت‌نامه حضرت بهاءالله

فصل 1 - قسمت ۵۴ – وصیت‌نامه حضرت بهاءالله

نبیل: یکی از آثار قلمی حضرت بهاءالله کتاب عهدی است که وصیت نامه آن حضرت به شمار می آید.
ماندانا : وصیت نامه؟ یعنی دارایی‌هاشون رو بین پیروانشون...

2018-02-11 13:30:00 1135
فصل 1 - قسمت ۵۳ – آخرین سال‌ها و کتاب اقدس

فصل 1 - قسمت ۵۳ – آخرین سال‌ها و کتاب اقدس

نبیل: بله، کتاب مستطاب اقدس، امّ الکتاب آثار بهائی به شمار می آید و نه تنها حاوی اصول و تعالیم و احکام دیانت بهائی است، بلکه مؤسّساتی که بایستی اداره...

2018-02-04 13:30:00 1055
0:00
0:00
Episode
No title available
No channel info